چالش نانوشته های فراتر از قانون؛ فراراه رسانه های افغانستان

علی یعقوبی
24 اسد 1394

کابل، افغانستان: کار رسانه ای در افغانستان گاهی با چالش هایی روبرو میشود که کاملا غیر منتظره اند.مشکلی که یکباره به وجود میاید و چنان دامنگیر رسانه میشود که فرصتی برای واکنش ، مقابله و یا حتی تصحیح اشتباه باقی نمیگذارد.هرچند قوانین مسجل کشور آزادی هایی به رسانه ها داده اما واقعیت این است که گاهی سلیقه ها و نظرات شخصی افراد به مراتب از قانون زورمندتر و دست و پا گیرترند. حداقل وقتی قانونی نوشته شده باشد، متصدیان میتوانند مطابق به آن برنامه ریزی های خود را داشته باشند. آنرا مطالعه میکنند و به امر و نهی اش آگاه میشوند و برنامه های خود را مطابق به آن عیار می سازند.هرچند در قوانین ما نیز ابهامات و تضاد هایی وجود  دارد که خود زمینه ساز مشکلات اند اما سلایق و نظریه های شخصی افراد ، بسیار مشکل سازند.


در طول سیزده سال گذشته که رسانه ها در حال تجربه فضای جدیدی در افغانستان بوده اند، همواره از این دست مشکلات پیش آمده است. موارد بسیاری اتفاق افتاده که مثلا یک فرمانده جهادی و یا یک شخص با نفوذ دیگری از فلان برنامه و یا از فلان خبر و گزارش خوششان نیامده و چون قدرت داشتند از راه های غیر قانونی بر رسانه فشار آوردند. حتی مواردی  اتفاق افتاده که نشرات یک رسانه و یا برنامه یک خبرنگار هیچ مشکل قانونی هم نداشته اما چون مطابق به نظر و سلیقه فلان گروه نبوده، رسانه مجبور به عقب نشینی شده است. و یا هم اگر بر موضع خود پافشاری و مقاومتی کرده مورد غضب و خشونت قرار گرفته است. این اتفاقات به دو علت برای رسانه های محلی کوچک در ولایات و یا ولسوالی ها بیشتر پیش می آید.


اول اینکه معمولا در رسانه های محلی بخاطر اقتصاد ضعیف، بیشتر افراد غیر مسلکی مصروف کارند. آنها با هزینه پایین  و یا به صورت افتخاری  و رایگان کار میکنند اما از دانش کافی برای برنامه سازی برخودار نیستند و تجربه کافی را برای درک جوانب یک موضوع ندارند.احساساتی و غیر حرفه ای عمل میکنند و بر اثر آن اشتباهاتی از آنها سر میزند که موجب واکنش های غیر قابل کنترولی میشود.


دوم اینکه این رسانه ها معمولا دارای پشتیبانی ها کمتری اند و زودتر تحت تاثیر قرار میگیرند.آنها کمتر یارای مقاومت و سرپیچی را دارند. اما رسانه های بزرگ که دارای پشتیبانی قوی هستند،معمولا با چنین مشکلاتی یا روبرو نیستند و یا راحت تر مقاومت میکنند. حتی در مواردی آنها در مقابل اوامر حکومتی نیز مقاومت کرده و تن به خواسته های آنها ندادند.به طور مثال تلویزیون طلوع بارها از سوی وزارت اطلاعات و فرهنگ بخاطر پخش بعضی از برنامه های خود تحت فشار قرار گرفت اما مقاومت کرد و در بسیاری از موارد میدان را برد.


همین مسئله باعث شده که حتی بین سیستم نشراتی رسانه های کوچک تا رسانه های بزرگ، تفاوت بسیاری باشد.رسانه های کوچک نسبت به رسانه های بزرگ سراسری محدودیت های بیشتری را احساس میکنند.ساحه آزادی عمل شان بسیار محدودتر است.


بنابر این برای مقابله با چالش برخورد های سلیقه ای و تفسیر های شخصی و مشکلات و خشونت هایی که از این درک گریبانگیر رسانه ها و خبرنگاران میشود، دو کار باید انجام شود:


اول اینکه رسانه ها هوشیارتر و مسلکی تر عمل کنند. آنها باید افراد مسلکی را جایگزین کارمندان غیر مسلکی خود کنند و از افراد با تجربه ای به عنوان دروازه بانهای خبر و برنامه های مهم خود استفاده کنند. به مسائل حساس با دقت نزدیک شوند. حساسیت های مخاطبین خود شامل مسائل فرهنگی و مذهبی را مد نظر بگیرند.


دوم اینکه دولت باید به عنوان مجری قانون و عدالت ، از رسانه های کوچک محلی پشتیبانی لازم را داشته باشد.دولت نباید اجازه دهد که قدرت های موازی در کشور وجود داشته باشند تا نظرات شخصی و یا سیاسی خود را بجای قانون بر جامعه تحمیل کنند و کشور را به سوی بحران ببرند.موجودیت قدرت موازی باعث کم شدن اعتماد مردم بر دولت میشود.


در حال حاضر مشکلات نبود امنیت ، ضعف اقتصادی و بسته بودن جامعه از اساسی ترین مشکلات رسانه های افغانستان اند.